وظیفه یک “قهرمان” اینه که به جای اینکه بگذاره دیگران، جایگاه اون رو در دنیا تعیین کنند خودش جایگاه خودش رو در زندگی تعیین کنه
ما همیشه افسار زندگیمون رو دادیم دست بقیه و فقط نشستیم و گِله کردیم که “چرا دیگران منو اذیت میکنن، چرا دیگران فرصت نمیدن من رشد کنم، چرا دیگران به من اجازه نمیدن اون کاری که میخوام رو بکنم” قهرمان کسیه که بر ترسهاش غلبه کرده و این به معنی اون نیست که نمیترسیده اتفاقا میترسیده، و جایی قهرمان شد که تونست به ترسش غلبه کنه و جلو بره، وقتی نخوایی قهرمان باشی “معلومه که دیگران نمیگذارند کاری رو که میخوای انجام بدی،راهی رو که دوست داری بری، اونها دوست دارند بری تو راهی که خودشون میخوان”؛ درست مثل این میمونه که هر کدوم ار اطرافیانت یه تیکه از تو رو دارن میکَنند و میبرند به جایی که خودشون میخوان و وقتی تو “چند تکه “شدی دیگه خیلی سخته که بتونی خودتو پیدا کنی
سوده هروي
دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس
اضافه کردن نظر