دیشب خونه خواهرشوهرم بودم ، روُسریم اشکمو در آورد ، آخه همش سُرمیخورد
جاریم نگو تو نخ من بودش
صدام کرد ، زهرا بیا تو اتاق کارت دارم
تا رفتم روُسریمو تو سَرم چنان خوشگل بست که دهنم وا موند
گوشیمو گرفت گفت اینجا عضوت کردم توش کلی مدل بستن شالو روُسریه
توام تا جاریت ضایعت نکرده برو اینجا
اضافه کردن نظر